چارلی و کارخانهی شکلاتسازی-تیم برتون
این فیلم را چند روز پیش بالاخره دیدم. چند نکته از آن برداشت کردم.
1.اوّلش که بچهها وارد کارخانه شدند، آقای ونکا-صاحب کارخانهی شکلاتسازی- به آنها گفت که از هوا و هوسشان پیروی نکنند.
هر کدام از بچهها صاحب چیزی بودند. یکی از دخترها صاحب رکوردهای مختلف بود. آن یکی پولدار بود و فکر میکرد با پول میتواند همهچیز را بخرد. پسرها هم یکیشان شکمو بود و آن یکی، دانش زیادی داشت. امّا چارلی هیچ نداشت.
هوا و هوس، عاقبت کار دست همهی بچهها داد، بهجز چارلی. چون هیچ نداشت.
ما هم اگر در برابر خدا هم اگر احساس فقر مطلق کنیم، شاید به عاقبت نیکوی چارلی دچار شویم.
2.چارلی ده دلار اولیهاش را برای خرید شکلات از روی زمین پیدا کرده بود. داشتم با خودم فکر میکردم اگر یک روز تصمیم بگیرد انسان درستکار و متشرّعی بشود، کارخانه را چه میکند؟ چون ریشهی اصلی مال، برای خودش نبوده است.
3. راستی، بازی جانیدپ نیز فوقالعاده بود. خصوصاً آنجایی که پس از سالها به خانهاش برگشته بود و پدرش داشت دندانهایش را معاینه میکرد خیلی معصومانه به نظر میرسید.
4. در ضمن کارگردان فیلم، تیم برتون است. و بر مبنای یک از داستانهای رولد دال ساخته شده است.